شعر در کوچه سار شب از هوشنگ ابتهاج
کوچه سار شب = تشبیه
1- در این دینا که کسی به فکر کسی نیست ، هیچ کس برای دلجویی و احوالپرسی ما نمی آید و صحرای پر از غم زندگی ما ساکت و خالی است ( بیان شدت تنهایی و غربیت شاعر)
سرای بی کسی = استعاره از دنیا پرنده پر نمی زند = کنایه از خالی و ساکت بودن
کسی به در نمی زند = کنایه کسی تلاشی و حرکتی نمی کند . واج آرایی حرف ( پ )
2- در این تاریکی و خفقان ( دوران حکومت ستم شاهی ) هیچ کس به فکر آزادی و رهایی نیست و در این محیط ستم هیچکس در اندیشه رهایی نیست .
شب نماد دوران ظلم و خفقان شب گرفتگان = کسانی که اسیر ظلم و ستم هستند
در سحر زدن = کنایه از به دنبال آزادی و رهایی بودن واج آرایی حرف ( س )
3- منتظر طلوع صبح آزادی هستم افسوس که چنین شبی به پایان نمی رسد و انتظار من بیهوده است ( شاعر چشم انتظار حرکتی است کخ ظلمت و اختناق را نابود کند اما امیدش به یاس مبدل می شود .)
در انتظار غبار بی سوار نشستن = کنایه از انتظار بیهوده سپیده استعاره از آزادی
4- دل غمزده و آشفته ی من از این خراب تر نمی شود زیرا ختجر غم تو تا آنجا که می توانست آن را خراب و نابود کرده است . خنجر غم = تشبیه
5- جامعه ای که در آن به سر می بریم پر از غم و اندوه است و کسی جز غم ندای آشنایی و دوست سر نمی دهد .( در این سرزمین غم بار همه از هم بیگانه اند )
گذرگه پرستم = استعاره از دنیا صلا زدن = صدا زدن ، دعوت کردن ،
6- انتظار تو بیهوده است زیرا هیچکس به خواهش تو پاسخ مثبت نمی دهد پس بهتر است سخن را کوتاه کنیم
چه چشم پاسخ است =( استفهام انکاری ) یعنی انتظار پاسخ ندارم
چشم داشتن کنایه از انتظار داشتن - مصراع دوم ( برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند ) تمثیل
7- من همچون درختی هستم که سایه و میوه ندارم پس اگر مرا از ریشه جدا کنند سزوارم زیرا بر درختی که تر و سبز است کسی تبر نابودی نمی زند .
بر در مصراع اول و مصراع دوم جناس تام ( بر = میوه / بر = حرف اضافه )
واج آرایی حرف ( ر ) مصراع دوم آرایه ی تمثیل دارد
هزاران سلام و هزاران درود بود بر شما اهل چایی و دود